گزارشی را که اکسپرس تربیون از این سخنرانی نفر اول ارتش پاکستان تهیه دیده، راجع به افغانستان سخنان زیاد ته و بالا دارد که تبصره بر هر یک آن بر بنیادی اسناد پنجاه سال پسین از جفاها و خیانتهای ارتش پاکستان به ویژه دستگاه جهنمی و جنایتکار خبرچینی ارتش ایجاب نگارش کتاب، رساله و مقالهها مینماید. با نظرداشت به حوصلۀ این یادداشت، من به چند نکتۀ کوتاه بسنده میشوم:
1- شرم باد به آنانی که بنا بر مخالفت سیاسی با حکومت کشور (افغانستان) گریختند و به ارتش جنایتکار و قصاب پاکستان پناه بردند. از آنها آموزش نظامی و اندیشهیی دیدند و از راه اقدام مسلحانه علیه نظام و مردم کشور خود به تخریب، ویرانی و آدمکشی پرداختند و این سلسله تا دو دهۀ پسین سدۀ بیست و یکم ادامه پیدا کرد و اگر ارتش پاکستان مزدوران خود را در بین کشور ما نمیداشت، رئیس ارتش پاکستان جرآت کرده نمیتوانست که با این رسوایی به پیش برود و یک فرد پاکستانی را با تمام کشور تاریخی افغانستان برابر نکند، دشمنی از این بالا چی خواهد بود؟ شرم باد به چوچههای دستگاه خبرچینی نظامی پاکستان.
2- از منظر روان شناختی این گفتۀ عاصم منیر افزون بر این که با هیچگونه نورمهای بشری همسویی ندارد، دلالت بر ضعف و ناتوانی آنها نیز میکند و گفتههایش افزون بر لاف و پتاق چیزی بیش نیست. او میفهمد که همین افغانستان از نگاه مالی غریب در یک سدۀ اخیر پوز سه امپراطوری بزرگ جهان را به خاک مالید، که دوی آن به پاکستان حیثیت پدر و بادار را دارد. آیا فرزندنش (پاکستان) با چنین کشوری تاب یک جنگ دراز مدت و فرسایشی را دارد؟ با وصف داشتن اتم.
3- رئیس ارتش پاکستان طعنه گونه گفته است که پنج میلیون افغان در خاک کشورشان بودهاند. به آقای منیر در این راستا نکات زیرین را کوتاه یادآور میشوم:
نخست: اکثریت افغانهای پناهگزین در سرزمین ابایی خود زندهگی میکردند، لطفاً تاریخ را ورق بزنید و خود را آگاه سازید که حدود افغانستان تا کجاست؟
4- شما به قیمت خون افغانها پولهای شرق و غرب را به کیسۀ خود ریختید و ارتش خود را تمویل و تجدید کردید و از برکت همین افغانهای پناهگزین میلیاردها دالر به خزانۀ حکومتیتان سرازیر شد و مردم پاکستان نیز از آن به کیسههایشان ریختند.