عاصم منیر، رئیس ستاد ارتش پاکستان به تازهگی با لحنی توهینآمیز علاوه بر هشدار دربارۀ ویرانی افغانستان، گفته است: «زندهگی یک پاکستانی مهمتر از تمام افغانستان است.»
این جنرال پاکستانی همچنین به حکومت سرپرست افغانستان اخطار داده است: «به پاکستان چَپ نگاه نکنید، ما حاضریم همه چیز را قربانی کنیم.»
او علاوه بر گفتههای ذکر شده، افزوده است: «پاکستان 50 سال غذای پنج میلیون تبعۀ افغان را تأمین کرده است، اما وقتی نوبت به فرزندان ما برسد، کسانی را که به آنها حمله میکنند تعقیب خواهیم کرد.»
نخست آقای منیر باید تاریخ را ورق بزند. اکثر افغانهای پناهگزین در واقع در خاک ابایی خود زندهگی میکردند و باید گفت که حکومت این کشور از برکت همین پناهگزینان افغان بود که میلیاردها دالر کمکهای شرق و غرب را به جیب زد، میلیاردها دالر دیگر از سوی همین پناهگزینان بر خزینۀ دولت پاکستان سرازیر شد و همچنان به جیب مردم این کشور ریخته شد.
هر چند چشم بسته صحبت کردن دربارۀ افغانستان، عادت مقامات پاکستانی شده، اما آنها فراموش کردهاند که باید از خود بپرسند طی این 50 سالی که - به گفتۀ این جنرال پاکستانی، کشورش میزبان مهاجرین افغان بوده است و به آنها نان و آب داده، اکنون مهاجرین افغان به امنیت پاکستانی صدمه وارد کردهاند – پاکستان مردم افغانستان را به کاسۀ غم نشاند و با پرورش دادن تروریستانی که دستگاه جهنمی ISI تربیت کرد و همواره نگذاشته است مردم افغانستان بوی صلح و آرامش را استشمام نمایند. همین دلیل اصلی مهاجرت مردم افغانستان به خاک پاکستان گردید.
این مقام پاکستانی سرچشمۀ حملات و ناامنیها را در افغانستان جستوجو میکند. اظهارات این جنرال پاکستانی مانند این است که او خود را به کوچۀ حسن چپ زده و نادان از تمامی اعمال تروریستی که طی 50 سال اخیر، دستگاه جهنمی استخبارات این کشور (ISI) بر مردم افغانستان روا داشته است.
دستگاه استخبارات پاکستان تا که توانست مردم افغانستان را عزادار عزیزانشان نمود؛ با پرورش دادن لانههای تروریستی و فرستادن هراسافگنان به خاک افغانستان برای اعمال کارهای تخریبی، کُشت و کشتار، تخریب نظام آموزشی، ترور، انفجار و انتحار و غیره اهداف شوم خود را انجام داده، تاکنون نیز ادامه دارد.
اکنون که پاکستان گواه ناامنیها و انفجار و انتحار است و در کنار آن، از دست نظام و دستگاه استخبارات این کشور چیزی بر نمیآید، بار ملامت را به دوش افغانستان میگذارد. مقامات پاکستانی باید از خود بپرسند در این سالهایی که از راههای گونهگون مانند تربیت کردن لانههای تروریستی و فرستادنشان به افغانستان برای انجام اهداف انفجاری و انتحاری، کشت و کشتار، چقدر صحنههای هولناک و دلخراش جبران ناپذیری را بر مردم افغانستان ساختند؟
حال که پاکستان از برقراری امنیت در کشورش عاجز مانده، توان مهار حملات انفجار و انتحاری را ندارد و جنرالش میگوید که «زندهگی یک پاکستانی مهمتر از تمام افغانستان است»، خطاب به این مقام پاکستانی باید گفت: آن زمانی که دستگاه جهنمی استخبارات شما حملات شوم و خونین را در افغانستان سازماندهی میکرد، و جویهای خون در کوچه پس کوچههای افغانستان جاری بود، کجا بودی که از دل مردم غمدیده و ناتوان افغانستان خبر میشدی؟ اکنون که توان توقف اهداف تخریبانه در خاک کشورت را نداری، دم از ویرانی و تخریب افغانستان میزنی؟
باید یادآوری کرد که دستگاه تروریستی استخبارات پاکستان، خود بذر تروریزم را در کشورش کاشت تا اهدافش تخریبیاش را در افغانستان پیاده کند. اکنون که این بذر انکشاف یافته، بلای جان خود گردیده است.
جای بسا افسوس است که شماری از جاسوسان افغان که مخالف سیاست حکومتی بودند و در ازای دریافت پول از دستگاه استخباراتی پاکستان، به وطن خود خیانت میکردند. اگر این وطنفروشان به چنین عملی دست نمیزدند، اکنون یک مقام کشوری که قدامت آن به 80 سال نمیرسد، جرأت نمیکرد اینگونه به افغانستان توهین کند.